مرحوم حسین پناهی

دنیا را بغل گرفتیم گفتند امن است هیچ کاری با ما ندارد

خوابمان برد بیدار شدیم دیدیم آبستن تمام دردها یش شده ایم-


اینجا در دنیای من، گرگ ها هم افسردگی مفرط گرفته اند
دیگر گوسفند نمی درند
به نی چوپان دل می سپارند و گریه می کنند...



اجازه ... ! اشک سه حرف ندارد ... ، اشک خیلی حرف دارد!!!



می خواهم برگردم به روزهای کودکی آن زمان ها که : پدر تنها قهرمان بود .
 عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد
بالاترین نــقطه ى زمین، شــانه های پـدر بــود ...
بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادر های خودم بودند .
تنــها دردم، زانو های زخمـی ام بودند.
تنـها چیزی که میشکست، اسباب بـازیهایم بـود
و معنای خداحافـظ، تا فردا بود...!



این روزها به جای" شرافت" از انسان ها *
 فقط" شر" و " آفت" می بینی !*



راســــــتی،
دروغ گـــــفتن را نیــــــــز، خـــــــــوب یاد گـــرفتــه ام...!
"حــــال مـــن خـــــــوب اســت" ... خــــــوبِ خــــوب



می‌دونی"بهشت" کجاست ؟
یه فضـای ِ چند وجب در چند وجب !
بین ِ بازوهای ِ کسی که دوسـتش داری...



وقتی کسی اندازت نیست
 دست بـه اندازه ی خودت نزن...



این روزها "بــی" در دنیای من غوغا میکند!
بــی‌کس ، بــی‌مار ، بــی‌زار ، بــی‌چاره بــی‌تاب ، بــی‌دار ، بــی‌یار ،
بــی‌دل ، بـی‌ریخت،بــی‌صدا ، بــی‌جان ، بــی‌نوا

بــی‌حس ، بــی‌عقل ، بــی‌خبر ، بـی‌نشان ، بــی‌بال ، بــی‌وفا ، بــی‌کلام
،بــی‌جواب ، بــی‌شمار ، بــی‌نفس ، بــی‌هوا ، بــی‌خود،بــی‌داد ، بــی‌روح
، بــی‌هدف ، بــی‌راه ، بــی‌همزبان
بــی‌تو بــی‌تو بــی‌تو......



ماندن به پای کسی که دوستش داری
 قشنگ ترین اسارت زندگی است !



می کوشم غــــم هایم را غـــرق کنم اما
 بی شرف ها یاد گرفته اند شــنا کنند ...



می دانی
یک وقت هایی باید
روی یک تکه کاغذ بنویسی
تـعطیــل است
و بچسبانی پشت شیشه ی افـکارت
باید به خودت استراحت بدهی
دراز بکشی
دست هایت را زیر سرت بگذاری
به آسمان خیره شوی
و بی خیال ســوت بزنی
در دلـت بخنــدی به تمام افـکاری که
پشت شیشه ی ذهنت صف کشیده اند
آن وقت با خودت بگویـی
بگذار منتـظـر بمانند !!!



مگه اشك چقدر وزن داره...؟
که با جاري شدنش ، اينقدر سبک مي شيم...



من اگه خـــــــــــــــــــــدا بودم ...
 یه بار دیگه تمـــــــــــــــوم بنده هام رو میشمردم
 ببینم که یه وقت یکیشون تنــــــــــــــها نمونده باشه ...
و هوای دو نفره ها رو انقدر به رخ تک نفره ها نمی کشیدم

 


منبع:rozanehonline




نظرات شما عزیزان:

ماهان
ساعت10:53---13 اسفند 1391
خدا بیامرزدش حیف بود ولی واقعا راحت شد از دنیا خوش به حالش


حميد
ساعت16:31---21 آذر 1391
خدا بيامرزتش!

خدايي يه چيز ديگه بود
پاسخ:khoda biamorzatesh.


paul
ساعت18:50---17 آذر 1391
khobe.mersiپاسخ:خواهش!

ساعت21:17---1 آذر 1391
chera az ma tashakor nemikoni ama az dustat babat nazar dadan tashakor mikoni.khub budپاسخ:خب وقتی اینترنت نیس چه جور تشکر کنم از شما؟! با تشکر از نظرات!.

M:13
ساعت20:25---1 آذر 1391
ye chizi behtar az mahshar bud mersi kheilyyyyyyyy ali budپاسخ:mersi kolli.

ساعت19:42---30 آبان 1391
.محشر بود.من اکثر اینا رو قبلا شنیده بودم اما نمیدونستم از کیه!آفرین

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



تاريخ : یک شنبه 21 آبان 1391برچسب:حسین پناهی,اشعار حسین پناهی,زندگی حسین پناهی,شعر,زندگینامه,حسین,پناهی, | 14:22 | نویسنده : milad daryaee |

  • دانلود کتاب
  • وکیل